تعریف ریتم یا وزن در آهنگسازی
تعریف ریتم (وزن)
موسیقی یك هنر شنیداری است و عمل شنوایی هم وابستگی زیادی به زمان دارد. شما فقط در حین اجرای زنده و یا پخش غیر زنده میتوانید آهنگی را بشنوید. پس از پایان پخش یا اجرای زنده دیگر چیزی برای شنیدن وجود ندارد. ملاحظه میكنید چقدر زمان در موسیقی مهم است. میتوان گفت ارزش اصلی در هنر موسیقی نظم موجود در آهنگ است و این نظم چیزی نیست مگر قدرت حفظ تقیسمات زمانی. به عبارتی هر قطعه موسیقی قبل از هر چیز احتیاج به یك افسار دارد تا به وسیله آن بتوان نظم آهنگ را حفظ و از پراكندگی نغمات جلوگیری كرد. در اصطلاح موسیقی این افسار و اهرم كنترلی ریتم یا وزن نام دارد. ریتم ممكن است با یك كسر میزان در ابتدای آهنگ مشخص شود مثل بسیاری ترانهها، تصنیفها، سرودها و قطعات ضربی. گاهی نیز مثل آوازهای ایرانی ریتم وجود دارد اما نمیتوان با یك میزان مشخص آن را دستهبندی كرد. به عبارتی ریتم آوازهای ما حالتی آزاد دارد و در هر اجرا میتواند با تغییراتی قابل ملاحظه ارائه شود. برای همین نمیتوانیم آوازهای ایرانی را با میزانبندی مشخصی آوانگاری كنیم. نقش ریتم در موسیقی به مانند یك ناظم دقیق و سختگیر است كه برای تك تك نتهای آهنگ، وقت قبلی تعیین میكند و نتهای مختلف را مجبور میسازد در همان زمان تعیین شده و به اندازه سهمیهای كه به آنها تعلق گرفته است نقش بازی كنند و به صدا درآیند. نكته دیگر درباره ریتم و میزان این است كه میزانهای یك قطعه موسیقی همیشه ثابت و هماندازهاند مگر اینكه نوع میزان عوض شود. اما ریتم آهنگ ممكن است از یك میزان تا میزان بعدی تغییرات اندكی بنماید. برای مثال به توجه كنید.
میزانبندی آهنگ از نوع دوضربی است. یعنی تمام میزانها در دو ضرب اجرا میشوند. به عبارتی مدت زمان لازم برای همه میزانها برابر است. حال اگر دقت كنیم میبینیم كه نوع تقسیمات زمانی در هیچ یك از میزان ها مثل هم نیست. به عبارتی ریتم میزان ها با هم تفاوت دارد اما در حالت كلی از حالت یا دو ضربی بودن آن خارج نمیشود. شاید واژه از ریتم افتادن را شنیده باشید. اكنون بهتر میتوانید این اصطلاح را درك كنید. وقتی یك یا چند نت زودتر یا دیرتر از وقت قبلی خود صدا بدهند ـ یعنی نوازنده یا خواننده مربوطه این اشتباه را بكند ـ موسیقی از ریتم میافتد و باعث ناخشنودی شنونده میشود.